محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

بر تفاضل 2 مغرب(3)

اکنون
بنشین
بر طرح یک بگومگوی مفصل
تا بر وقت های سردم
با تصویر کلمه ها
به راه شوم
بنشین
امروز بسیار دلتنگم
باری
من دلم بر تمام زندگی لک زده است
تمام زندگی که دو گندم بود
و شاید
هرگز از روشنی بازگرفته نشد
و از صدای آواره ی بهشت
هیچ نمی دانست
صدایی فارغ از ما
که مانده ایم
با خرده ریزهای شناور
در چشم ها
زرد
با خرده ریزهای لمس شدنی
بیدار و
فریادزن
و مدهوش
اما
همه ناتمام
مگر که یک ستاره بر مرگ تمام کافی شود
وگرنه
اگرکه منم
دیگرم
که شک به شک دروازه ها بر کودکان ضبط می شوم و از زاویه های
کوچکی می خندم که توان شب پره ها و شب پرگی نیست
به اینجایی
که خود میدانسته ام
خود میدانسته ام و از معیارهای یک جرقه صحبت می شوم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد