محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

بر تفاضل 2 مغرب (5)

در ذره ذره ی این سکوت
این تیره
این تیره ی مات و درخشنده
این فحش وسیع و رها شونده
که نمی شد خالی شود
اما می گذشت
مثل عزراییل
و مقدس بود
کلمه ها چه ارزشی دارد
وقت
که خانه
سایه ای ست از درها و
فاصله ها و راه
دو سویی ست از هم گریزنده
بر خطه ای
که چاه معنی ی زلال تشنگی بر خود
ندارد
بر خطه ای
که زلف پاشیده ی یتیمان مهاجر
است

و قشلاق به آشفتگی رسیده ی ایلات و
مادیان های تیره و گوش آویخته این
چشمان دور و سنگ زده که
بر حاشیه ی جاده ها
پیچ میشوند
و فاصله اند میان دشت های چاه زده و آن
قهوه خانه ای که پیری ی خوش مشربی بر
آن پذیرای همه ی بدعنقی های این تنان
شهرزده ست
پیری ی آموخته
چنان لاغر و تراشیده که درخت
خشک سالان
چنان پاکیزه که نوکر اربابان
و صاحبان و نیم صاحبان
و نشسته بر تقاعد چانه زده ی شرکت
به چایی که دوستم می گفت از کجاست
و به قاشقی که نمی دانستیم از کجاست
و چنان در کنار استکانم معطل مانده
که دستم
بر زانوانم

نظرات 1 + ارسال نظر
ساناز یکشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ http://www.persianpic.info/images/958utqtd2dt7fqwiutn5.rar

ارسال اس ام اس ناشناس از طریق کامپیوتر
لینک زیر را دانلود و اس ام اس های ناشناس ارسال نمایید
نرم افزار زیر در 4 ثانیه دانلود خواهد شد

http://www.persianpic.info/images/958utqtd2dt7fqwiutn5.rar

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد