دیگربار به پایکوبی ست و
دست...
جزیره دوباره دارد می دهد.....
بیش از اینها حدسمان آمده بود؛
صحت!
نوشتن را تنها میشناسم
و این صفحات سنگین شده از بار تو؛
هرمز.....
ریسمان این خیانتها گویی به جای باریک میرسد؛
تنها به یک اشاراتی که میدهد
ریسمان این خیانت ها گویی به طمع بی منتهای یک جماعت از خویش بیهودی میرسد...شاید.
ریسمان این خیانت ها گویی به طمع بی منتهای یک جماعت از خویش بیهودی میرسد...
شاید.