محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..
محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..
نقل است که یکی را دید، زار می گریست. گفت : ((چرا می گریی؟))
گفت : دوستی داشتم، بمرد.
گفت : (( ای نادان چرا دوستی گیری که بمیرد؟))
robert
پنجشنبه 15 دیماه سال 1390 ساعت 11:04 ق.ظ