محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..
محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..
دیروز به محمدرضا گفتم :استاد! ایستاده میمیرمگور بابای همشون....آخه من تو مکتب خودت بودم!هر وقت تو نشستی من هم....درجه 8 به من میگه :با این وضع اسمت میره تو لیست سیاه!نمی دونه چند ساله که....برید گم شید،همتون!وقتی می بینمشون یاد(کرک)
می افتممشتی خائن که ناموس نمی دونن ....خاطرات یک75 ساله؛تاراج بردن دست رنج یک ملت!ناردانه رو به یاد بیاریم....حالا دیگه بیشتر مصمم شدم :
robert
پنجشنبه 15 دیماه سال 1390 ساعت 11:25 ق.ظ