محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

محمدرضا اصلانی

محمدرضا اصلانی..محمدرضا اصلانی..محمدرضا..

هر یکشنبه که می آید

آدم ها می روند؛
اما نه از خاطره ها!
هر یکشنبه که می آید
آیدا هم می آید.....
با همان لباس ساده ی یک دختر شهرستانی
که خودش دوخته است.
با همان دکمه هایی که.....
آیدا دختر باران!
آیدا رفت....
مهم نبود که
عشقی بود
یا
نبود!
آیدا آن کاری را که باید،
کرد!
به روبر گفتم درست است که بی هیچ حرفی آیدا گذاشت رفت؛
اما شگفتا که هنوز مهربانش می دانم....
تقدیم می شود به آیدا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد